-
سر پل ذهاب.......بازیدراز
جمعه 12 مهرماه سال 1387 09:32
وسطی راه . توی جاده به دستوری جناب سردار .راننده زد کنار. جناب کیانی فرمودن بفرمایید. پیاده شدیم آ منتظری حضراتی آقایون. تا راویمون پیدا بشد. تا بلکی بفهمیم چه خبرس. گذشت آ اومدند آ راه افتادیم رفتیم بالا یه تپه آ روایت شروع شد. جناب آقای رخسه (فرمانده سپاه شهرستان سرپل ذهاب) بعدی کلی مقدمه چینی اینجوری ادامه دادند....
-
کامیاران
یکشنبه 7 مهرماه سال 1387 12:17
نیروهای ما از طرف کرمانشاه آمدند و در بهمن ماه سال ۱۳۵۸ شهر کامیاران را تصرف کردند. یک گروه گشتیِ ما اومده بود نزدیک کامیاران . اون روز مثل اینکه بین گروهای کموله و دموکرات و ... درگیری پیش اومده بود. گروه رزمداران که در مریوان تشکیل شده بود. میاد اینجا توی کامیاران . کموله هم میره و اینها رو خلع سلاح میکنه و اسلحه...
-
سرزمین مجاهدتهای خاموش
دوشنبه 1 مهرماه سال 1387 15:09
سردار اصفهانی از کردها و کردستان میگفت : کردها اومدن شروع کردن با برنامه ریزیهایی که داشتن و امکاناتی که از طریق دولتهای انگلیس. فرانسه و آمریکا به اینها تزریق می شد اومدن به این سرزمین کردستان که شامل قسمتی از آذربایجان غربی. استان کردستان و همین شهرهای جوانلو. روانسر و پاوه بود . بحثونم این بود که اینها همه را به...
-
شب است و سکوت ست و ...
سهشنبه 26 شهریورماه سال 1387 17:27
ساکها را دوباره برگردوندیم سریجاش آ راه افتادیم دنبالی رئیسی بزرگ تا بلکی در اولین فرصت(راس ساعت ۱۰:۳۰) به جماعت بوخونیم آ از ثوابش اونهم در شبهای ماه پرفیض و برکت شعبان بهرهمند بشیم. بعد از نماز رهسپاری رستورانی همونجا شدیم . خواهران سمت راست - برادران سمتی چپ. شام چلومرغ با ماست و موسیر و البته نوشابه خنک. بعدی شام...
-
بالاخره ...
یکشنبه 24 شهریورماه سال 1387 18:14
حاج آقا می گفت...می گفت... دلها پر می کشید: اینجا برای شما مسجد شجرس. احرام ببندید برای رفتن به غرب.پرچم سرخ حسین هنوز بالای گنبد هست... آقا دنبال نیرو می گرده. بیاین بریم محضر یارانش شاگردی کنیم و در محضر صاحب الزمان نوکری. من بار اولی بود که به سمت غرب می رفتم . کلمه به کلمه سخنان گهربار حاجی قابل تامل بود و به جان...
-
غربت غرب
یکشنبه 17 شهریورماه سال 1387 16:19
غرب غریب و جنوب مظلوم. مظلومیت جنوب توی اون عملیاتها و فضاهای نابرابرش و غربت غرب رو میایی میبینی: یه بچه بسیجی و یک عالمه ناامنی.بچه بسیجی هایی که از اصفهان.قم.مشهد.تهران... دور هم جمع شدند. اومدن برای دفاع... حالا این بچه بسیجی ها موندن و یک عالمه دعوای طایفه ای توی این ارتفاعات واقعا صعب العبور و فتح کردن و ... و...
-
افتتاحیه و سردار یکتا
پنجشنبه 14 شهریورماه سال 1387 16:59
حاج آقا یکتا که وارد تالار شد. از همون اول کلامش خودم رو یکباره توی شلمچه دیدم..رفته بودم توی حال و هوای اون غروب به یاد موندنی جمعه آخر سال توی شلمچه.چه حس و حالی بود... آره همون سردار حسین یکتا. خیلی صمیمانه و خودمونی چهارکلوم حرف حساببرامون زد بلکی گوش بدیم و بتونیم بهره ها از چنین سفری ببریم. سفر راهیان نور -...
-
اردوگاه یاوران مهدی...
دوشنبه 11 شهریورماه سال 1387 15:27
یکی دو ساعت به اذان ظهر مونده بود که دمی پلیس-راه پیاده شدیم. تاکسی دربست میخواستیم تا اردوگاه یاوران مهدی-در جوار مسجد مقدس جمکران-.... راننده هام که الحمدالله فکر کردن با چارتا عینی خودشون طرفند؟!!!!!!!نزیک بود ۳تومن پیادمون کنه که وسطش به داد رسیدم بلکی ۲تومن پیاده شیم. دو هزار تومن. وارد جاده که شدیم ..... روبروی...
-
مظلومیت شهدای غرب...۱
شنبه 2 شهریورماه سال 1387 14:46
پنج شنبه بود . یکی از بروبچه های اراک زنگ زد آ خبر داد یه کاروان دارد میرد غرب... ضمنی حرفاش گفت آ چرا تو تیلیفوندا خاموش کردی ؟ آقای کیانی باهات کار داشدس. منا میگوی!!!!!!! یوخده شاخ درآوردم که این آقای کیانی گه گاهی هم که من باهاش کار داشتم خیلی خشک آ خنک جوابما میداد حالا چیطور شدس؟؟؟ خلاصه ما تیلیفونمونا روشن...
-
بسم الله النور
شنبه 2 شهریورماه سال 1387 13:57
وبلاگ اصلی من به اسم دست خط در سایت پارسی بلاگ هست. ولی به علت ترافیک نوشته ها . و اینکه من کمی دستم در نوشتن کند هست اینجا رو موقتا باز کردم برای روایت سفرنامه راهیان نوری که سعادت شرکت در اون رو داشتم . راهیان نور به سمت غرب. انشالله به زودی استارت میخوره . (راستی از انتخاب قالب که تعجب نکردین..... آخه برای تمامی...