وسطی راه . توی جاده به دستوری جناب سردار .راننده زد کنار. جناب کیانی فرمودن بفرمایید.
پیاده شدیم آ منتظری حضراتی آقایون. تا راویمون پیدا بشد. تا بلکی بفهمیم چه خبرس.
گذشت آ اومدند آ راه افتادیم رفتیم بالا یه تپه آ روایت شروع شد.
جناب آقای رخسه (فرمانده سپاه شهرستان سرپل ذهاب) بعدی کلی مقدمه چینی اینجوری ادامه دادند.
منطقه ای که هستیم . همینطور که سردار اصفانی قبل از من یوخدشا گفتن سرپل ذهابس. آ الان ما تغریبا ۵ کیلومتری جنوب سرپل ذهاب هستیم .
اگر بخواهیم جبهه های ۸ سال دفاع مقدس را یک تقسیم بندی کلی کنیم. تغریباْ ۳ تا جبهه داشتیم.
جبهه شمال غرب: از سرپل ذهاب به سمت کردستانات میشد.
جبهه میانی: از باویسی تا سومار و مهران میشد.
جبهه جنوب هم از مهران به سمت دهلران و خرمشهر به سمت شلمچه و فاو الی آخر...
مهمترین جبهه جبهه میانی بود و مهمترین محور جبهه میانی هم محور قصرشیرین-سرپل ذهاب-کرمانشاه بود.
***********
خلاصه جنابی رخسی هم برامون از دلایلی اینکه چرا این محور برا عراقیا مهمتر بودس گفتند.
ایشون پایین آوردنی حکومتی جمهوری اسلامیا آ جدا کردنی خوزستانا به عنوانی دلیل فرموردند . آ یوخدم از ماجراوا اون سالا آ کارا ضدی انقلابی فلان فلان شده که از طرفی عراقیا شارژ میشدن گفتند آ اینکه اولا جنگ اینجا ما چقده نیرو و اسلحه داشدیم آ عراقیا چقده.......... باوردوون میشد؟؟؟؟؟؟؟ ۳ تا لشکر از طرفی عراقیا ..... آ نیروایی ۳-۴ تا پاسگاه ( که هر کدومش ۲۰-۳۰ تا نیرو داشدس) از طرفی ما ....................
خدا وکیلی تندوندون نیمی لرزد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
سلام
وممنون به بنده سر زدین و نظر دادید.
در پناه حق